گروه طراحی معماری ایده: اینکه شما دارید این مطلب را مطالعه میکنید باعث افتخار نویسنده است اما در واقع خوشحال کننده نیست; معنیاش این است که شما معماری هستید که در طول زندگی کاری اش به دفعات این طعم را چشیده. میگویم به دفعات زیرا اگر یکی دوبار بوده باشد شمارا به سمت خواندن این مطلب نمیکشاند. طراح باشید یا مجری، ناظر باشید یا حتی دلال پروژه فرقی نمیکند شما یک مع بی مار هستید، نصفتان نیست. آن بخشی که شما را شانیت و هویت میبخشد گم شده.
معماران عموما افرادی خلاق و پویا هستند که میتوانند از کاه چهل متری یک کوه سوبلکس 120 متری در آورند. معلوم نیست که به خاطر هوششان پروژه ها منحصربه فرد میشوند، یا این پروژه ها هستند که هوش آنها را تقویت میکنند و از آدمهای معمولی تمییزشان میدهند. مسیری که در زندگی پیش گرفتهاند ساختار آنها را به شکلی که دیگر نمیتوانند تغییرش دهند، خاص ساخته است. به همین خاطر است که این موضوع را برای نوشتن انتخاب کردهام: حس و حال آدم خاصی که نمیتواند خاصیتش را به منصه ظهور بکشاند موضوع بسیار مهمی است که کمتر به آن توجه شده است. این شرایط بسیار سخت تر از کلماتی است که در این متن قطار میشوند. شبیه سقوط است. در حالی که با روزهای شلوغ و پر از کار و تماس خو گرفته بودند، امروز حتی برای روشن کردن سیستمشان هم انگیزهای ندارند. آنها روزهای خالی و آرام را نمیشناسند و این مساله آنها را دلسرد و کلافه میکند. در این مواقع هیچ چیز بیشتر از تماس یک مشتری قدیمی نمیتواند خوشحالشان کند. کسی که از پروژه قبلی راضی بوده و قصد دارد کار دیگری را دست بگیرد، شاید هم نقش معرف را دارد که فکر میکند یک استعداد را کشف کرده و باید به دوستانش معرفی کند. اینها رویاهایی است که گرچه ممکن اما بهتر است به آن دل نبندند. پس چاره چیست؟
خودشان را با سرگرمی های مختلف مشغول کنند؟ این راه حل برای حفظ روحیه بسیار کارآمد است اما اشکالاتی هم دارد; مثلا اینکه بهتر است همکاران را متوجه رکود یا رونق بازار کار خویش نکنند( نیمی از موفقیت در هر زمینه کاری را وجه فرد در میان سایر کسبه و همکاران شکل میدهد) از این رو سفر رفتن یا ترک موقتی کار پیشنهاد نمیشود اما چنانچه تصمیم بر این موارد شد ترجیحا علت فاصله را به دنبال بروز رسانی بودن، در صفحه کاری گزارش شود تا نه تنها وجه به خطر نیفتد که نشان از کار و فعالیت بیشتر باشد. ایراد دیگر این راه حل این است که پاک کردن صورت مساله کمکی به حل آن نمیکند، با سرگرم شدن و حفظ شادی و نشاط اگرچه حال معمار تنها خوب میشود اما اثر این مسکن از بین میرود و دیر یا زود درد بازمیگردد. باید علت را جست. مثل یک لوله کش در داکت ها حرکات کنیم و نشتی را پیدا کنیم. آیا واقعا بازاز کارمان خوابیده است؟ به طوریکه در سرتاسر این خاک یک پروژه هم ساخته نمیشود یا نشتی از شیوه تبلیغات و پرزنت کردن معماران در میان مالکان و کارفرمایان است؟ شاید هم ایراد از بروز نبودن و سردر نیاوردن از برنامه ها یا طرح ها و متریال جدید است!
بسیاری از معماران بزرگ و موفق دنیا را میشناسم که اعتراف میکنند حتی بعد از به ثمر رساندن پروژه های معروفشان روزهایی بیکار و بدون پیشنهاد سپری کردهاند و این موضوع برایشان دلسرد کننده بوده است اما با پروژه های خیالی خلاقیت خود را جلوه گر نموده و توجه کارفرمایان را به سمت خودشان جلب کرده اند. این کار ممکن است بیفایده و خنده دار جلوه کند اما سکوی پرتاب بسیاری از بزرگان این عرصه بوده. مساله بیکاری و نداشتن پروژه در دست اکثر قریب به اتفاق معماران بالاخص فریلنسرها را تحدید میکند و روزهای شلوغ و صف پروژه های خوش موقعیت با مالکان سرمایه دار همیشگی نیست. همدردی و ذکر مصیبت هم دردی دوا نمیکند. به عنوان یک معمار با نه سال سابقه کار بدون وقفه عرض میکنم: اگر به روز اولی که پا به این عرصه گذاشتم بازمیگشتم قبل از شروع کار، قطعا پلن و برنامه هایی برای روزگار بدون کار طراحی میکردم. از این رو به تمامی دانشجویان و مهندسین معماری که به تازگی وارد بازار کار شدند اکیدا توصیه میکنم با مشورت گرفتن از قدیمیترها بیشترین بهره را از عمر عزیز و ارزشمند خود ببرند. گروه طراحی معماری ایده با افتخار پذیرای شما عزیزان است تا تجربیاتش را پیشکش کند.
بدون دیدگاه